سفید ململی مامان
دختر زیبای من ...فرشته ی زمینیم...
برای تو می نویسم...
از شیرین ترین و دل انگیز ترین لحظات کودکیت،از خنده های از ته دلت
از گریه های همراه با عشوه و نازت،از دقت و کنجکاوی هایت،از خواب
شیرین و رویاییت و از بازی های این روز هایت و از تقلید کردنت از مامانی
که سعی بر انجامش داری...
واما شیرین کاری این ماهت که خیلی واسه مامان دل چسب و شیرین
بود دست دسی کردنته،خصوصا تا اینکه آهنگی از تلویزیون میشنوی
شروع به دست زدن با اون دو تا دستای کوچولوی نازت می کنی.
جدیدا هم که در حال تمرین سینه زدن هستی،البته با مداح خبره ای
چون مامان که هر عزاداری رو مجذوب خودش می کنه مطمئنم که
خیلی سریع یاد می گیری
سفید ململی مامان تو این روزا خیلی بلا شده
اینم لباس طرح دهکده کادوی این ماهت
دختر گلم یه وقت پاهاتو نذاری تو دهنت، باشه خانومم
افرین چه دختر حرف گوش کنی دارم!واقعا که...روسفیدم کردی مادر.